همین چند روز پیش رسیدم  به شبی که برای اولین بار صدایش را شنیدم همان شب های تاریک و غمگین آن شب هایی که تنهایی ام را در آغوش کشیده بودم و برای تمام نامرادی ها و عجایب روزگار، دلم را تسکین و امید می دادم .

همین چند روز پیش رسیدم  به آن شبی که ترکیب صدای زیبا و مهربانش با جملات مودبانه و محترمانه اش مرا جادو کرد. چنان جادویی که آرزو کردم با دیدنش عاشقش شوم و عاشقم شود

همین چند روز پیش خیره شدم توی چشم های محبوبم و گفتم "یکسال از آن شب سحرآمیز زندگی ام گذشته".

و دلگرم کننده ترین بخش این عشق آنجاست که پس از گذشت یکسال او همچنان محترمانه ترین و مودبانه ترین و مهربانانه ترین واژه هایش را برایم به کار می برد .

 

پ ن : هنوز هم گاه در اوج صمیمیت به ناگاه مرا "شما" خطاب می کند :)


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

جامو کالا سانیوش Bts وب سایت شخصی امیررضا شبانی بهترین سوسیس ساز دستی خانگی Kimberly آقای انشا نجوای قلب شکسته mhdgam Mr. Lawyer